پنج درس کلیدی از بهترین کتاب های مدیریت یک دهه گذشته

پنج درس کلیدی از بهترین کتاب های مدیریت یک دهه گذشته

مدیریت یک تیم یا شرکت همیشه یک چالش است. شما نه تنها به مدیریت نقش ها و مسئولیت های ﺁنها نیاز دارید، بلکه باید الهام بخش ﺁنها باشید و به ﺁنها کمک کنید که به صورت فردی رشد کنند.
دشوارترین چالش‌ها این است که هیچ معیار مشخصی برای موفقیت وجود ندارد. روش صحیح بستگی به شخصیت، مهارت و ترکیب تیم شما دارد.
با این حال، این بهانه ای برای تحقیق و توسعه ندادن ﺁن نیست. مدیریت به طور گسترده مطالعه و نوشته شده است، بنابراین توصیه‌های پرارزش زیادی وجود دارد که شما باید بخوانید.
در این مقاله قصد داریم تا از کتابهای مدیریتی محبوب یک دهه گذشته چند نکته کلیدی را مطرح کنیم.

  1. به افرادتان آزادی عمل دهید و هدف داشته باشید

برخی از مدیران شرکت ها به دلیل روش خودکامه و استبدادی خود در مدیریت و رهبری مشهور می شوند.
برای مثال، استیو جابز یک ستمگر و یک دمدمی مزاج بود. ﺁیا شما باید روش او را دنبال کنید و تیمتان را با مشت ﺁهنین رهبری کنید؟
همیشه باید از روی چندین مثال قضاوت کرد و تصمیم گرفت. برای جواب این سوال به سراغ کتابی نه چندان جدید به نام ” در جستجوی برتری” می‌رویم
در این کتاب دو مشاور مک کینزی ( مکینزی اند کامپنی (انگلیسی: McKinsey & Company‎) معتبرترین شرکت مشاور مدیریت جهانی است.) بررسی کردند که چه چیزی شرکت های برتر جهان را بسیار عالی می کند. ﺁنها دریافتند که در این سازمان ها، تصمیم گیری ها به افرادی واگذار می شود که بیشترین تخصص را دارند و این افراد همیشه مدیران نیستند.
این راز در تعیین اهدافی مشخص نهفته است و به مردم اجازه می‌دهد که راه‌ خود را بیابند. چیزی که نهایتا باعث پیشرفت گروه شما خواهد شد استخدام افراد بزرگ و با اعتماد به نفس برای تصمیم گیری است.
به جای این که از اعضای تیم بخواهید که از شما اجازه بگیرند، می توانید ﺁنها را تشویق کنید که گزینه های خود را در نظر بگیرند، یکی را انتخاب کنند، و درباره ﺁن به شما بگویند و شما با جمله “من قصد دارم” آن‌ها را هدایت کنید.
فواید توزیع اختیارات نیز در شواهد تجربی ذکر شده است: سازمان‌های مؤثر، چه بزرگ‌های چند ملیتی، چه ﺁمازون‌ و چه گروه‌های تازه، به کارکنان اعتماد و ﺁزادی می‌دهند تا هر طور که صلاح می‌دانند بر کار خود حکومت کنند.

حتما بخوانید: مدیران تجاری چگونه موفق می شوند

  1. عمل کنید

تا به حال چند جلسه برگزار کردید ساعت ها در مورد کارهای مهم بحث می شود اما در نهایت هیچ تصمیم واقعی گرفته نمی شود و هیچ اقدام قطعی در پی ﺁن نیست؟ این دقیقا فرهنگ سازمانی است که شما به عنوان یک مدیر باید سعی کنید ﺁن را تغییر دهید.
شرکت‌های فوق‌العاده ۱۰۰ درصد روی انجام کارها تمرکز دارند و هدف مدیران ﺁنها انجام شدن کار است. در بسیاری از زمان زیادی را در جلسات می‌گذرانند و معمولا زمان زیادی را صرف بحث در مورد این می‌کنند که چرا کارها انجام نمی‌شود. چیزی که شما واقعا می خواهید یک محل کار است که در ﺁن تمرکز اصلی مردم بر ارائه نتایج است.

چه طور می‌شود به این سمت قدم برداشت؟

اول این که شما به عنوان یک رهبر نیاز دارید که الگویی برای عمل باشید. چیزی که برای شما معنی دارد این است که سیستمی را برقرار کنید که مردم را مطمئن کند که واقعا وظایفی را انجام دهند که لازم است انجام شود.
دیوید ﺁلن در کتاب خود با عنوان “به انجام رساندن کارها”، به ارائه نکات و پروتکل‌های ضروری برای ایجاد چنین سیستمی می‌پردازد. یکی از با ارزشترین برداشت های این کتاب این است که مطمئن شوید که شما از همه ابزارهایی که در اختیار دارید به روش درست استفاده می‌کنید.
برای مثال، تنها چیزی که باید در تقویم شما باشد قرارهای مهم و تاریخ پایان پروژه‌ها است. با تمرکز بر این عادت، شما نه تنها خودتان را آسوده تر می‌کنید، بلکه سیستمی را به اجرا می گذارید که بقیه گروه شما می توانند از ﺁن برای اقدامات بعدی خود استفاده کنند.

  1. مدیریت با ارزش‌های انسانی

چارلز دوهیگ در کتاب “قدرت عادت” نمونه‌ای عالی از این که چگونه ارزش‌های یک رهبر می‌تواند کل شرکت را متحول کند, ارائه می‌کند. در اواخر دهه ۸۰، یک شرکت ﺁلومینیوم سازی با مشکل مواجه می‌شود و یک مدیرعامل جدید استخدام می‌کند تا به نجات این تجارت بیاید. او فورا اعلامیه‌ای صادر کرد: از ﺁن پس، اولویت اول در شرکت امنیت کارکنان بود. حوادث در محل کار باید به حداقل می رسیدند. با وجود نگرانی های سهامداران، او با تغییر شرکت و روندهای ﺁن، مسئولیت خود را ﺁغاز کرد تا این هدف ساده را منعکس نماید.

نتیجه چه شد؟

تمرکز بر ایمنی، کل سازمان را وادار کرد تا فرایندهای خود را مورد ارزیابی مجدد قرار داده و به جریان بیندازد و منجر سودههی شرکت شود.
به این ترتیب، اعلام ارزش‌ها و اصول به مردم کمک می کند تا بر ﺁنچه که اهمیت دارد تمرکز کنند.

  1. با حقایق ناخوشایند روبرو شوید

شما جمله “به پیام رسان را شلیک نکنید” را شنیده اید؟
در قدیم که مخابره توسط انسان‌ها انجام می‌شد این اصطلاح به وجود آمد. زمانی که یک پیغام ناراحت کننده به یک پادشاه یا رهبر می‌رسید ممکن بود شخص پیام رسان مورد خشم قرار گیرد.
حال این اصطلاح را آویزه گوشتان کنید زیرا هنوز هم ممکن است چنین اتفاقی رخ دهد و شما در جایگاه یک مدیر از دیگران باید صبور تر باشید.
اگر خبر بدی برای گفتن وجود داشته باشد، شما می خواهید اعضای تیم شما بدون تردید و هراس ﺁن را بیان کنند.  در کتاب “ب Good to Great ” نوشته کالینز تأکید می‌کند که رهبران خوب در مورد مشکلات و اخبار بد صادق هستند. ﺁنها محیطی ایجاد می‌کنند که در ﺁن حقایق تلخ می‌تواند بدون تردید از سوی اعضای تیم گفته شود. به عنوان یک رهبر، شما می‌توانید در برابر این فرهنگ گام بردارید و در مورد اشتباهاتتان صحبت کنید و قبل از اینکه کسی ﺁنها را برای شما بازگو کند، ﺁنها را حل کنید.
گوگل نشست‌های هفتگی و گسترده ای را برگزار می‌کند که در طی ﺁن همه می‌توانند از بنیانگذاران و هیات مدیره، پرسش‌های عمیق و معذب کننده‌ای بپرسند.
پیدا کردن راه درست برای رسیدن به حقیقت موضوع، چه از طریق اعترافات شجاعانه و چه از طریق نقشه و جدول چیزی مهم است.

همچنین بخوانید: چرا مهارت های رهبری در تجارت از هر زمان دیگری اهمیت بیشتری دارند

  1. تنظیم درست مسیر ﺁینده

هر شرکتی به یک مسیر روشن برای دنبال کردن نیاز دارد، و بسیاری از مدیران اجرایی فکر می کنند که ﺁن‌ها نیاز دارند تا یک طرح اقدام گام به گام را برای ده سال ﺁینده طراحی کنند.
اما در محیط امروزی، این کار عملی نیست. شرکت‌ها نمی‌توانند ﺁینده را پیش‌بینی کنند، بنابراین رهبران بهتر است یک ساختار هدایت‌کننده که انعطاف‌پذیر و سازگار باشد، ایجاد کنند.
در کتاب ” Good to Great ” کالینز این ساختار را به عنوان “مفهوم جوجه تیغی” توصیف می‌کند، که به ایجاد تمرکز به عنوان شاخه‌های تجاری کمک می‌کند. یک روباه را تصور کنید که یک جوجه تیغی را شکار میکند. روباه مکار است و روش‌های پیچیده را ابداع می‌کند تا به مخلوقی کوچک‌تر نزدیک شود، و از هر جهتی که بتواند به ﺁن ضربه بزند. با این حال، با وجود تمام حیله هایش، روباه هرگز پیروز نمی شود. چرا؟ جوجه تیغی که یک سپر ساده و بی عیب و نقص دارد در هر حمله ای: پیچ می خورد و تبدیل به یک توپ بدون شکاف می شود.
این یک مفهوم ساده و موثر است که شرکت شما باید ﺁن را دنبال کند، و شما می‌توانید ﺁن را با پاسخ دادن به سه پرسش ساده تعیین کنید:
در چه چیزی می توانیم بهترین باشیم؟
به چه چیزی می توان علاقه مند بود؟
شاخص اصلی اقتصادی که باید روی آن تمرکز کنیم چیست؟
اما صبور باشید. با نگاهی به چند شرکت موفق دهه‌های گذشته، کالینز متوجه شد که به طور متوسط ۴ سال طول می‌کشد تا مفهوم جوجه ‌تیغی خود را بیابید.
سخن پایانی
رهبری هیچ وقت ﺁسان نیست، اما این چند نکته از توصیه‌های طلایی به شما کمک می‌کند که از دام‌های سر راهتان کنید. اما به هر حال باید در نظر گرفت به جز نکته‌هایی که از کتاب‌ها ذکر شد، حکمت و دانش بیشتری در مورد رهبری و مدیریت وجود دارد که باید برای یک مدیر خوب شدن تحقیق و مطالعه کرد.
یک راه حل هوشمندانه برای مدیریت منابع انسانی
با نرم افزار حضور و غیاب آنلاین فینتو بدون نیاز به هیچ گونه دستگاه و سخت افزاری میتوانید به راحتی تردد و حضور و غیاب پرسنل خود را کنترل کنید. با استفاده از این سیستم برای شرکت یا کسب و کار خود از وضعیت حضور و غیاب کارکنان در لحظه و هر کجا مطلع شوید و به کسب و کار خود نظم ببخشید.

 

اشتراک گذاری:

1 در مورد “پنج درس کلیدی از بهترین کتاب های مدیریت یک دهه گذشته”

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خروج از نسخه موبایل